جدول جو
جدول جو

معنی رخصه دادن - جستجوی لغت در جدول جو

رخصه دادن
(تَ عَلْ لُ کَ دَ)
رخصت دادن. اجازت دادن. اجازه دادن:
مژگانت را به کشتن من رخصه داده ای
لب را به زنده کردن فرمان نمیدهی.
خاقانی.
رخصه تان می دهم به دود نفس
پرده بر روی آفتاب تنید.
خاقانی.
و رجوع به رخصت دادن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ کَ دَ)
اذن دادن. (ناظم الاطباء). دستوری دادن. امکان عمل دادن. اجازه دادن. مقتضی کردن: و چون خوان برچیدندی رخصتش دادندی و بازگشتی. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 243). لیکن هوای تو به اظهار آن رخصت نداد. (کلیله و دمنه).
آخر ای خورشید تابان مر ترا رخصت که داد
کز خراسان اندرآ شوری به شروان درفکن.
خاقانی.
حسب حالم سخنی بس خوش و موجز یاد است
عرضه دارم اگرم رخصت اطناب دهی.
ابن یمین.
ننشست در درونم و غیر از خیال خویش
رخصت نمی دهد که کسی در درون رود.
سلمان ساوجی.
ما به عاشق نه همه رخصت دیدار دهیم
بوسه را نیز دهیم اذن که گاهی بکند.
نراقی
لغت نامه دهخدا
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
پاره دادن بلکفت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
پروا دادن، بار دادن، دستوری یافتن اذن دادن دستوری دادن اجازه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
Bribe
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
Root
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
soudoyer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraciner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
לשוחד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
sobornar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
menyuap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
berakar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
रिश्वत देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
जड़ें जमाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
omkopen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
wortelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
賄賂する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
根を張る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
לשתול
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
subornar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
corrompere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
radicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
行贿
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
扎根
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
zakorzeniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
łapówkować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
давати хабар
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
укорінюватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
bestechen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
verwurzeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رشوه دادن
تصویر رشوه دادن
подкупать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
укореняться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
뿌리를 내리다
دیکشنری فارسی به کره ای